سید محمدحسین طباطبایی از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد پرش به: ناوبری، جستجو برای روحانی و قرآنپژوه معاصر، مقالهٔ سید محمدحسین طباطبایی (علمالهدی) را ببینید. عالم مسلمان دوران نوین علامه طباطبایی در جوانی نام: سید محمدحسین طباطبایی عنوان: آیتالله و علامه زادروز: ۱۲۸۱ شمسی تبریز درگذشت: ۱۳۶۰ شمسی نژاد: ایرانی منطقه: تبریز مذهب: شیعه دوازدهامامی سنت مدرسهای: فقه جعفری زمینههای فعالیت: تفسیر، فقه، فلسفه و عرفان آثار: المیزان تأثیرپذیران: علامه طهرانی ، غلامحسین ابراهیمی دینانی،مرتضی مطهری ، محمد جواد باهنر ، محمد حسینی بهشتی سید محمدحسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی (۱۲۸۱ - ۲۴ آبان ماه ۱۳۶۰ هجری شمسی در تبریز) نویسنده تفسیر المیزان، فقیه، فیلسوف و مفسر قرآن، شیعه و ایرانی است. اهمیت وی به جهت زنده کردن حکمت و فلسفه و تفسیر در حوزههای تشیع بعد از دورهٔ صفویه بودهاست. به ویژه اینکه وی به بازگویی و شرح حکمت صدرایی بسنده نکرده، به تأسیس معرفت شناسی در این مکتب میپردازد. همچنین با انتشار کتب فراوان و تربیت شاگردان برجسته در دوران مواجهه با اندیشههای غربی نظیر مارکسیسم به اندیشه دینی حیاتی دوباره بخشیده، حتی در نشر آن در مغرب زمین نیز میکوشد. محتویات [نهفتن] ۱ خانواده ۲ زندگینامه ۲.۱ دوره کودکی و نوجوانی ۲.۲ در قم ۲.۳ تدریس در قم ۲.۴ حلقه فلسفی همراه با هانری کربن ۳ استادان ۴ تألیفات و آثار ۵ شاگردان ۶ نمونه اشعار ۷ پانویس ۸ جستارهای وابسته ۹ پیوند به بیرون خانواده[ویرایش]وی از دودمان سادات طباطبایی آذربایجان است و با سید علی قاضی و سید محمدعلی قاضی طباطبایی خویشاوندی دارد. همسر اول علامه، قمرالسادات مهدوی طباطبایی از بستگان ایشان بود که در سال 1343 شمسی درگذشت و پس از 2 سال ایشات با همسر دوم خود، منصوره روزبه خواهر رضا روزبه ازدواج نمود.[۱] وی از نوادگان عبدالوهاب تبریزی که نسب وی هم به حسن مثنی پسر حسن مجتبی میرسد. زندگینامه[ویرایش]زندگی علامه طباطبایی را میتوان به چهار دوره تقسیم کرد: دورهٔ کودکی و نوجوانی که در تبریز سپری شد. دورهٔ تحصیل در حوزه علمیه نجف دورهٔ بازگشت به تبریز و اشتغال به کشاورزی دورهٔ هجرت به قم و تدریس و تالیف و نشر معارف دینی دوره کودکی و نوجوانی[ویرایش]در سال ۱۲۸۱ در تبریز متولد شد. در پنج سالگی مادر و در نه سالگی پدر خود را از دست داد. وصی پدر او و تنها برادرش علامه الهی را برای تحصیل به مکتب فرستاد. تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ فراگرفت و سپس از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ به تحصیل علوم دینی پرداخت و به تعبیر خود «دروس متن در غیر فلسفه و عرفان» را به پایان رساند. خود درباره دوران تحصیلش نوشتهاست: «در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقهٔ زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه میخواندم، نمیفهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم. پس از آن یک باره عنایت خدایی دامن گیرم شده عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریباً هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث، برابر میپنداشتم[کذا]. بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم. در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه میپرداختم. بسیار میشد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه میگذرانیدم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه میکردم و اگر اشکالی پیش میآمد با هر خودکشی بود حل مینمودم و وقتی که به درس حضور مییافتم از آنچه استاد میگفت قبلاً روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم»[۲]. در قم[ویرایش]علامه طباطبایی بعد از مدتی اقامت در تبریز تصمیم میگیرد به قم برود و بالاخره تصمیماش را در سال ۱۳۲۵ عملی میکند. فرزند علامه طباطبایی در این مورد میگوید: «همزمان با آغاز سال ۱۳۲۵ وارد شهر قم شدیم... در ابتدا به منزل یکی از بستگان که ساکن قم و مشغول تحصیل علوم دینی بود وارد شدیم، ولی به زودی در کوچه یخچال قاضی در منزل یکی از روحانیان که هنوز هم در قید حیات است اتاق دو قسمتی، که با نصب پرده قابل تفکیک بود اجاره کردیم، این دو اتاق قریب بیست متر مربع بود. طبقه زیر این اتاقها انبار آب شرب منزل بود که در صورت لزوم بایستی از درب آن به داخل خم شده و ظرف آب شرب را پر کنیم. چون خانه فاقد آشپزخانه بود پختوپز هم در داخل اتاق انجام میگرفت - در حالی که مادر ما به دو مطبخ (آشپزخانه) ۲۴ متر مربعی و ۳۵ متر مربعی عادت کرده بود که در میهمانیهای بزرگ از آنها به راحتی استفاده میکرد - پدر ما در شهر قم چند آشنای انگشت شمار داشت که یکی از آنها مرحوم آیتالله حجت بود. اولین رفتوآمد مرحوم علامه به منزل آقای حجت بود و کم کم با اطرافیان ایشان دوستی برقرار و رفتوآمد آغاز شد.» علامه طباطبایی در ابتدای ورودش به قم به قاضی معروف بود، چون از سلسلهٔ سادات طباطبایی هم بود، خودش ترجیح داد به طباطبایی معروف شود. با ظاهری ساده، عمامهای کوچک و قبایی از جنس کرباس آبی رنگ و دگمههای باز قبا و بدون جوراب با لباس کمتر از معمول، در کوچههای قم تردد داشت و در ضمن خانهٔ بسیار محقر و سادهای داشت.»[۳] تدریس در قم[ویرایش]برطبق نقل دینانی، پس از مدتی که بهاصرار برخی علما مجلس درس روزانهٔ اسفار او تعطیل شد، با اصرار طلاب، تدریس شفا را آغاز نمود. در این میان، وی به تشکیل کلاسهای شبانهٔ اسفار پرداخت که هفتهای دو شب (شب پنجشنبه و جمعه) و به صورت سیار در خانهٔ شاگردان تشکیل میشد و تعداد معدودی (کمتر از ده تن) شاگرد ثابت در آن شرکت میکردند. حضور در این کلاسها بدون اجازهٔ خود او مقدور نبود. دینانی معتقد است محتوای این کلاسها بیشتر درس خارج فلسفه بود.[۴] دینانی در مصاحبه صوتی از تاریخ آموزش فلسفه در حوزه علمیه قم و خاطراتشان در بارهٔ استاد خود علامه طباطبایی می پردازند که در اینجا آورده می شود: «حکیم دینانی» مصاحبه با حکیم دینانی درباره تاریخ آموزش فلسفه در حوزه علمیه قم و خاطرات ایشان در بارهٔ علامه طباطبایی. -------------------------------------------------------------------------------- آیا مشکلی با شنیدن این پرونده دارید؟ راهنمای رسانه را ببینید. حلقه فلسفی همراه با هانری کربن[ویرایش]از دیگر اتفاقات حیات فکری علامه در دوره زندگی در قم، آمدن هانری کوربن از فرانسه به ایران و ملاقات با علامه طباطبایی در قم و تهران است. این ملاقات ها که باعث شکل گیری حلقه فلسفی مهمی در آن دوران می شود، به همت هانری کربن تشکیل شد و بسیاری از فلاسفه بعدی ایران معاصر به همراه کربن در محضر علامه طباطبایی به فلسفه آموزی و مباحث عمیق فلسفی پرداختند. کربن فیلسوفی هایدگری بود که در پی پاسخ های بی جواب خود، در نهایت سر از ایران درآورده بود تا در حضور علامه طباطبایی به عنوان مفسر فلسفه شیعی، پاسخ هایی برای پرسش های بی جواب خود بیابد. خود کربن اذعان داشت که علامه پاسخ های دقیق و قانع کننده ای به او می داده است. كربن هنگامي كه به ايران آمد، با بسياري از اساتيد ايراني ارتباط برقرار نمود. با اين حال علاقه كربن بيشتر در جهت ارتباط با اساتيدي بود كه به ادبيات، هنر و فلسفة ايراني مي پرداختند و نه افرادي كه تحت عنوان «روشنفكر» شناخته مي شدند و غالباً از ميان كساني بودند كه مدتي در غرب به تحصيل پرداخته بودند. در همين دوره كربن به اتفاق علامه طباطبايي، حلقه اي فلسفي را در تهران تشكيل دادند كه بي شك يكي از پربارترين حلقه هاي فلسفي موجود بود. جلسات در منزل احمد ذوالمجد طباطبايي كه از وكلاي شيفتة فلسفة الهي بود برگزار مي گرديد. هم كربن و هم علامه بر نقش تأويل در معرفت تأكيد داشتند. علامه طباطبايي معتقد بود معنويت حقيقي بدون تأويل غير ممكن است. و اين افق مشتركي در مقابل آندو فيلسوف قرار مي داد كه بتوانند با يكديگر به گفتگو بنشينند. جلسات با حضور غالب اساتيد ايراني فلسفه و الهيات مدت ها در شمال تهران برگزار مي گرديد و بحث هاي پردامنه اي در باب فلسفه شیعی در آن جا در مي گرفت.[۵] ارتباط با اساتيدي چون علامه و سید جلال الدین آشتياني، يكي از مهمترين اتفاقات در زندگي كربن بود؛ چرا كه او معتقد بود اينان ادامه دهندگان همان حكمت الهي اي هستند كه از ايران باستان تا كنون چراغ آن در ايران خاموش نگشته است. از نظر كربن تفكر ايراني نگهبان و حافظ ميراثي است كه فراتر از يك نگرش ملي محدود، همچون يك عالم معنوي است كه در آن ميهمانان و زايراني كه از نقاط ديگر آمده اند مورد پذيرش و پذيرايي قرار گرفته اند.[۶] كربن عميقاً اعتقاد داشت كه حكمت ايراني- اسلامي، حكمتي زوال ناپذير است و همواره از «استعداد زوال نا پذير روحيه ايراني» سخن مي گفت.[۷] استادان[ویرایش]عرفان سید علی قاضی، مهمترین استاد او و مؤثرترین شخص در تربیت روحی وی بود[۸]. به طوری که خود او گفتهاست: ما هر چه داریم از قاضی داریم. مرتضی طالقانی فلسفه سید حسین بادکوبی[۹] ریاضیات سید ابوالقاسم خوانساری[۹] خارج فقه و اصول محمدحسین غروی اصفهانی [۹] و میرزا حسین نائینی[۹] رجال حجت کوه کمری[۹] تألیفات و آثار[ویرایش]نوشتار اصلی: آثار علامه طباطبایی علامه طباطبایی دو اثر شاخص دارد، که بیشتر از سایر آثار وی مورد توجه قرار گرفتهاست. نخست تفسیر المیزان است، که در ۲۰ جلد و طی ۲۰ سال به زبان عربی تالیف شدهاست. در این تفسیر، از روش «تفسیر قرآن به قرآن» استفاده شدهاست، و علاوهبر تفسیر آیات و بحثهای لغوی در بخشهایی جداگانه با توجه به موضوع آیات مباحث روایی، تاریخی، کلامی، فلسفی و اجتماعی نیز دارد. این اثر به دو شکل منتشر شدهاست: نخست در چهل جلد، و سپس، در ۲۰ جلد. این اثر توسط سیدمحمد باقر موسوی همدانی به زبان فارسی ترجمه شدهاست. اثر مهم دیگر او اصول فلسفه و روش رئالیسم است. این کتاب شامل ۱۴ مقالهٔ فلسفی است، که طی دهههای ۲۰ و ۳۰ شمسی تالیف شده و توسط مرتضی مطهری و با رویکرد فلسفهٔ تطبیقی شرح داده شدهاست.[۱۰] این کتاب نخستین، و یکی از مهمترین کتابهایی است که به بررسی مباحث فلسفی، با توجه به رویکردهای حکمت فلسفی اسلامی و فلسفهٔ جدید غربی پرداختهاست.[نیازمند منبع] آثار محمدحسین طباطبایی (به استثنای تفسیر المیزان) را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: کتابهای به زبان عربی کتاب توحید که شامل ۳ رسالهاست: رساله در توحید رساله در اسماء الله رساله در افعال الله کتاب انسان که شامل ۳ رسالهاست: الانسان قبل الدنیا الانسان فی الدنیا الانسان بعد الدنیا رساله وسائط که البته همگی این رسالهها در یک مجلد جمع آوری شده و به نام هفت رساله معروف است. رسالة الولایه رساله النبوة و الامامه بدایة الحکمة نهایة الحکمة (این دو کتاب از متون درسی فلسفی حوزه و دانشگاه محسوب میشود.) کتابهای به زبان فارسی شیعه در اسلام قرآن در اسلام (به بحث درباره مباحث قرآنی از جمله نزول قرآن، آیات محکم و متشابه ناسخ و منسوخ و... پرداختهاست.) وحی یا شعور مرموز اسلام و انسان معاصر حکومت در اسلام سنن النبی (درباره سیره و خلق و خوی پیامبر اسلام در بخشهای مختلف زندگی فردی و اجتماعی ایشان است.) اصول فلسفه و روش رئالیسم (در مورد مبانی فلسفی اسلامی و نیز نقد اصول مکتب ماتریالیسم دیالکتیک است. علی و فلسفه الهی خلاصه تعالیم اسلام رساله در حکومت اسلامی نسبنامه خاندان طباطبایی (اولاد امیر سراج الدین عبدالوهاب) شرحی کوتاه بر دیگر آثار بدایه الحکمه کتابی که یک دوره تدریس فشرده فلسفه برای دوستداران علوم عقلی در قم و سپس دانشگاههای کشور شد. نهایه الحکمه این اثر برای تدریس فلسفه با توضیحی بیشتر، عمقی افزون تر و سطحی عالی تر تدوین شدهاست. حاشیه بر کفایه کتابی اصولی پیرامون قوانین استنباط است. مجموعهٔ مذاکرات با پروفسور هانری کربن او که محققی فرانسوی است پیرامون چگونگی شیعه و مباحث اعتقادی و... مذاکراتی با وی داشته که در این کتاب وجود دارد. رساله انسان قبل از دنیا، در دنیا و بعد از دنیا این کتاب که اکنون با نام «انسان از آغاز تا انجام» ترجمه شدهاست مباحثی مفید از عوالم سه گانه ماده، مثال و عقل مطرح کرده و پیرامون شبهات و دغدغه خاطر جوانان مطالبی بسیار مفید و لازم ارائه کردهاست. در محضر علامه طباطبائی این کتاب توسط محمد حسین رخشاد نوشته شدهاست و شامل پرسشها و پاسخهای زیادی در موضوعات مختلف از علامهاست. شیعه در اسلام علامه این کتاب را برای معرفی عقاید شیعه به طور عقلانی نوشتهاست. ولایتنامه این یک رساله عرفانی از وی است که همایون همتی آن را ترجمه کردهاست و انتشارات روایت فتح آن را منتشر کردهاست. شاگردان[ویرایش]قابل توجهاست بخش بزرگی از رهبران روحانی انقلاب ایران شاگردان مشترک سیدمحمدحسین طباطبایی و روح الله خمینی هستند. علامه شاگردان زیادی تربیت کرد، که در زیر نام مهمترین آنها ذکر میگردد: مرتضی مطهری محمد جواد باهنر عبدالله جوادی آملی سید محمد حسینی بهشتی حسن حسن زاده آملی محمدتقی مصباح یزدی محمدرضا نکونام غلامحسین ابراهیمی دینانی محمد محمدی گیلانی محمد صادقی تهرانی سید جلال الدین آشتیانی علی قدوسی سید مرتضی جزایری آیت الله شیخ محمود امجد عبدالله فاطمی نیا بیات زنجانی محمد مفتح محمد اسماعیل صائنی زنجانی ابراهیم امینی عزالدین حسینی زنجانی دکتر جواد مناقبی یحیی انصاری شیرازی سید عبدالکریم موسوی اردبیلی سید محمد علی موحد ابطحی حسین علی منتظری سید محمدحسین حسینی طهرانی امام موسی صدر ناصر مکارم شیرازی حسین نوری همدانی سید علی خامنهای سید محمد خامنهای سید حسین نصر داریوش شایگان حسین مظاهری علی اصغر کرباسچیان همچنین بسیاری از روشنفکران در جلسات مباحثه از ایشان بهره گرفتند. از آن جمله میتوان به جلسات مباحثه با پروفسور هانری کربن اشاره کرد، که دکتر سید حسین نصر و بسیاری دیگر در آن حضور داشتند و یا جلساتی که در تهران برگزار میشد و افرادی نظیر داریوش شایگان در آن حاضر بودند.. علامه طباطبایی خود درباره این مذاکرات میگوید: بنا به گفته کربن تا کنون مستشرقین، اطلاعات مربوط به اسلام را از اهل تسنن اخذ میکردند و در نتیجه، حقیقت مذهب تشیع آن گونه که شایستهاست، به دنیای غرب معرفی نشدهاست. بر خلاف باور مستشرقین گذشته، اعتقاد من این است که تشیع یک مذهب حقیقی و اصیل و پابرجاست و دارای مشخصات یک مذهب حقیقی است و غیر از آن است که به غرب معرفی کردهاند. آن چه پس از پژوهشهای علمی بدان رسیدهام، این است که به حقایق معنویت اسلام از دریچه شیعه - که نسبت به این آیین واقع بینی دارد باید نگاه کرد. از این رو کوشیدهام این مذهب را به نحوی که باید و در خور واقعیت آن است، به جهان غرب معرفی کنم. بسیار علاقهمندم که با رجال علمی و مشاهیر این مذهب از نزدیک تماس بگیرم و با طرز فکر آنان آشنا شوم و در بررسی اصول و مبانی شیعه، از این بزرگان کمک گرفته و نسبت به هدف خود روشن تر شوم.[۱۱] نمونه اشعار[ویرایش]در این شعر منحصربهفرد، بجز لغت حلاج که اسم خاص عربی است، عموم لغات فارسی انتخاب شدهاند. همی گویم و گفتهام بارها بود کیش من مهر دلدارها پرستش به مستیست در کیش مهر برونند زین جرگه هشیارها به شادی و آسایش و خواب و خور ندارند کاری دلافگارها بجز اشک چشم و بجز داغ دل نباشد به دست گرفتارها کشیدند در کوی دلدادگان میان دل و کام دیوارها چه فرهادها مرده در کوهها چه حلاجها رفته بر دارها چه دارد جهان جز دل و مهر یار مگر تودههایی ز پندارها ولی رادمردان و وارستگان نیازند هرگز به مردارها مهین مهرورزان که آزادهاند بریدند از دام جان تارها به خون خود آغشته و رستهاند چه گلهای رنگین به جوبارها بهاران که شاباش ریزد سپهر به دامان گلشن ز رگبارها کشد رخت سبزه به هامون و دشت زند بارگه گل به گلزارها نگارش دهد گلبن جویبار در آیینهٔ آب رخسارها رود شاخ گل دربر نیلوفر برقصد به صد ناز گلنارها درد پردهٔ غنچه را باد بام هزار آورد نغز گفتارها به آوای نای و به آهنگ چنگ خروشد ز سرو و سمن تارها به یاد خم ابروی گلرخان بکش جام در بزم میخوارها گره را ز راز جهان باز کن که آسان کند باده دشوارها جز افسون و افسانه نبود جهان که بستهاست چشم خشایارها به اندوه آینده خود را مباز که آینده خوابیست چون پارها فریب جهان را مخور زینهار که در پای این گل بود خارها پیاپی بکش جام و سرگرم باش بهل گر بگیرند بیکارها پانویس[ویرایش]↑ گفتگو با همسر علامه طباطبایی ↑ روزنامه همشهری؛ ۲۵ آبان ۱۳۸۴؛ خردنامه؛ صفحه ۱ ↑ زندگی نامه سیدمحمدحسین طباطبایی ↑ عبدالله نصری، آیینههای فیلسوف: گفتگوهایی در باب زندگی، آثار و دیدگاههای استاد غلامحسین ابراهیمی دینانی، چاپ دوم، سروش: تهران، ۱۳۸۳، صص ۳۵–۳۷ ↑ فدایی مهربانی، مهدی، ایستادن در آن سوی مرگ: پاسخ های کربن به هایدگر از منظر فلسفه شیعی، تهران، نشر نی، 1391: 54-55 ↑ کربن، هانری، روابط حکمت اشراق و فلسفه ایران باستان، انتشارات اساطیر، 1382: 35 ↑ یحیی بونو، در ضیافت عالم معنوی، مجموعه مقالات همایش بزرگداشت یکصدمین سال تولد هانری کربن، موسسه حکمت و فلسفه، 1385: 89 ↑ [زندگینامه علامه طباطبایی - آوینی] ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ ۹٫۴ زندگینامهٔ «خودنوشت» علامه طباطبایی ↑ اصول فلسفه و روش رهآلیسم، مرتضی مطهری ↑ بازخوانی دوستی علمی علامه طباطبایی (ره) و هانری کربن، پرسمان، آبان ۱۳۸۲، شماره ۱۴ جستارهای وابسته[ویرایش]فلسفه اسلامی عرفان اسلامی تفاسیر قرآن هانری کوربن پیوند به بیرون[ویرایش]ویژهنامهٔ روزنامهٔ شرق خِرَدنامهٔ همشهری ویژهنامهٔ خبرگزاری مهر کتاب مهر تابان متن کامل ترجمهٔ تفسیر المیزان در پایگاه اینترنتی غدیر، در پایگاه اینترنتی الشیعه زلال اندیشهها و منش علامه طباطبایی در بیان مرحوم آیتالله صائنی زنجانی علامه طباطبایی، دانشنامهٔ رشد بازخوانی دوستی علمی علامه طباطبایی (ره) و هانری کربن / شیفتهای به نام کربن در پروژههای خواهر میتوانید در مورد سید محمدحسین طباطبایی اطلاعات بیشتری پیدا کنید. -------------------------------------------------------------------------------- در میان کتابها از ویکینسک در میان گفتاوردها از ویکیگفتاورد در میان متون از ویکینبشته در میان تصویرها و رسانهها از ویکیانبار [نمایش]ن · ب · و تفسیر قرآن مهمترین تفسیرهای قرآن تفسیرها شیعه ابوالفتح دیلمی · انوار درخشان · البرهان · بیان السعاده · پرتوی از قرآن · تبیان · تسنیم · جوامعالجامع · روشن · روضالجنان · سورآبادی · شبر · صافی · عیاشی · فرات کوفی · الفرقان · قمی · گازر · محیط الاعظم · مجمعالبیان · مقتبس الانوار · منهجالصادقین · المیزان · نعمانی · نمونه · نور · نورالثقلین · نوین · تفسیر مشکاة · تفسیر الباقر · تفسیر العسکری · مواهب الرحمن · آلاء الرحمن سنی جلالین · سیوطی · طبری · تفسیر کشاف · تفسیر کبیر · نیشابوری · کشفالاسرار · بیضاوی · قرطبی · ابوالسعود · ابن کثیر · روحالبیان · روحالمعانی · فتح القدیر مفسران شیعه علی بن ابراهیم · محمد بن مسعود سمرقندی(عیاشی) · شیخ طبرسی · شیخ طوسی · ابوالفتوح رازی · علامه طباطبایی · ملا فتحالله کاشانی · جوادی آملی · مکارم شیرازی · ابوبکر عتیق نیشابوری · محمد صادقی تهرانی · سید محمود طالقانی · محسن قرائتی · میر حیدر آملی · سید عبدالله شبر · محمدتقی شریعتی · محمد مؤمن مشهدی · محمدعلی انصاری · سید عبدالاعلی سبزواری · محمدجواد بلاغی · محمدصادق سعیدی سنی سیوطی · فخر رازی · زمخشری · محمد عبده · رشیدالدین میبدی · عبدالله بیضاوی · حسین واعظ کاشفی فهرست تفسیرهای قرآن [نمایش]ن · ب · و فیلسوفان شیعه قاضی سعید قمی · فیاض لاهیجی · رجبعلی تبریزی · محسن فیض کاشانی · شیخ بهایی · میرداماد · ملاصدرا · ملا هادی سبزواری · علامه طباطبایی · محمدتقی جعفری · دینانی · حسنزاده آملی · جوادی آملی · سید حسین نصر · سروش · مصباح یزدی [نمایش]ن · ب · و فلسفه اسلامی مکاتب فلسفهٔ اولیه · فلسفه مشاء · مکتب تهافت · فلسفه اشراق · حکمت متعالیه · مکتب تفکیک فیلسوفان قرن ۷ میلادی سلمان فارسی قرن ۸ میلادی خوارزمی • واصل بن عطا • جاحظ قرن ۹ میلادی ابویوسف کندی • ابن ربن طبری • ابوالعباس ایرانشهری • محمد زکریای رازی • خوارزمی • ابن راوندی • جاحظ • ابوالحسن اشعری قرن ۱۰ میلادی محمد زکریای رازی • فارابی • ابوالحسن محمد عامری • اخوانالصفا • ابو حاتم احمد بن حمدان رازی • ابوسلیمان سجستانی • ابن مسره • ابویعقوب سجستانی • ابوالحسن اشعری قرن ۱۱ میلادی ابوحامد محمد غزالی • ابن مسکویه • ابن سینا • ابن حزم • بهمنیار • مؤید فیالدین شیرازی • ناصرخسرو • ابن فاتک قرن ۱۲ میلادی عینالقضات همدانی • ابوحامد کرمانی • ابن طفیل • ابن رشد • خیام • شهابالدین سهروردی • افضلالدین کاشانی • ابو طاهر مروزی • ابوالبرکات بغدادی • شاهمردان رازی قرن ۱۳ میلادی ابن سبعین • ابن عربی • خواجه نصیر طوسی • قطبالدین شیرازی • اثیرالدین ابهری قرن ۱۴ میلادی ابن خلدون قرن ۱۵ میلادی جلالالدین دوانی قرن ۱۶ میلادی قاضی میرحسین میبدی • ابن ترکه اصفهانی قرن ۱۷ میلادی میرداماد • میرفندرسکی • ملاصدرا • محسن فیض کاشانی • فیاض لاهیجی • رجبعلی تبریزی • قاضی سعید قمی • احمد سرهندی قرن ۱۸ میلادی شاه ولیالله دهلوی قرن ۱۹ میلادی هادی سبزواری • اسماعیل خاجویی • ملا علی نوری • ملا عبدالله زنوزی • میرزا ابوالحسن جلوه • آقا محمدرضا قمشهای قرن ۲۰ تا ۲۱ هادی سبزواری • سید محمدحسین طباطبایی • اقبال لاهوری • ریاض احمد گوهر شاهی • سید محمدباقر صدر • عبدالکریم حائری یزدی • سید حسین نصر • عبدالله جوادی آملی • عبدالکریم سروش • غلامحسین ابراهیمی دینانی • میان محمد شریف • سید محمد نقیب العطاس • طه عبدالرحمن • روحالله خمینی • علامه حسنزاده آملی • مرتضی مطهری • محمدتقی جعفری • احمد فردید • رضا داوری اردکانی • جلالالدین آشتیانی • غلامرضا اعوانی • نصرالله پورجوادی • شرفالدین خراسانی • حمید وحید دستجردی • داریوش شایگان • پرویز ضیاء شهابی • فتحالله مجتبایی • جلالالدین مجتبوی • محمدتقی مصباح یزدی مستشرقان: رنه گنون • فریتهیوف شوئون • مارتین لینگز • هانری کربن • ویلیام چیتیک • تیتوس بورکهارت وابسته علوم اسلامی: (کلام • عرفان • اخلاق • فقه • نجوم) • مابعدالطبیعه • الهیات • تصوف • وحدت وجود • آخرالزمان فهرست فیلسوفان مسلمان [نمایش]ن · ب · و روحانیان سرشناس شیعه